تولد یک درگاه خبررسانی جدید با صفحه مستقل محیط زیست
در
زمانهای که هنوز هیچ روزنامهای در کشور را نمیتوان سراغ گرفت که یک
صفحهی روزانه محیط زیست به صورت ثابت داشته باشد؛ در زمانهای که هیچ یک
از خبرگزاریهای رسمی و مشهور فارسیزبان هنوز لینک مستقل برای اخبار محیط
زیست خود ندارند و در زمانهای که شمار وبلاگنویسانی که حاضرند از یگانه
وبلاگخوان محیط زیستی کشور – گرین بلاگ – در حد پرداخت کمتر از ماهی 900 تومان
حمایت کنند، به 30 نفر هم نمیرسد؛ باید هم خوشحال بود که متوجه شویم در
درگاه مجازی مهرپرس، محیط زیست دارای یک صفحهی مستقل است که روزانه چندین
بار به روز میشود.
البته امیدوارم عملکرد این صفحه محیط زیستی نوپا، مانند همتای مشابهاش در روزنامه مرحوم پول نشود؛ روزنامهای که کسی برای مرگش هم اشکی نریخت! ریخت؟ حتا آنها که در آن روزنامه کار میکردند و قلم میزدند!! هرچند روزنامهای که آن گونه بیاید، باید هم اینگونه برود؛ مانند خلف خنثیاش: "آینده نو"!
البته امیدوارم عملکرد این صفحه محیط زیستی نوپا، مانند همتای مشابهاش در روزنامه مرحوم پول نشود؛ روزنامهای که کسی برای مرگش هم اشکی نریخت! ریخت؟ حتا آنها که در آن روزنامه کار میکردند و قلم میزدند!! هرچند روزنامهای که آن گونه بیاید، باید هم اینگونه برود؛ مانند خلف خنثیاش: "آینده نو"!
+ نوشته شده در یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۹ ساعت 1:14 توسط محمد درویش


به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.