مهندس محسن زوارزاده

  من زمینه نوشته‌هایت را زرد زرد می‌بینم

    هنوز آن ذهن پر نقش و نگارٍ پر از رنگ، رنگین کمان ذهنم است. از آن روزهایی که دنیای مجازی اینگونه بستری روان نیافته بود، تا امروز که گستره‌ی زندگی در پهنه آن احساس نیاز عمیق می‌کند.
    آن روز‌ها رهسپار آموختن بودی و این روزها داشته‌ها‌یت را به ذهن‌های ”پویا” جاری می‌کنی .من به درازای سالروز‌های تولد کمتر اندیشیده‌ام، ذهنم به سالروز‌های رشد اندیشه نشسته است .می‌دانی که سن شناسنامه‌ای من بسیار فراتر از سن شناسنامه‌ای توست. امّا سن عقلی تو فزون‌تر از سن عقلی من است. این شناسه من است در خجسته‌گی سالروزها.

    من سالروز شکوفایی و بروزداشته‌های تو را در دنیای مجازی که ملموس‌تر از دنیای … است و در این فضا تو به بالندگی اندیشیدن رسیده‌ای، عمیقن ارج می‌نهم.
    اما ” محمد درویش ” مبادا ” علم زدگی، ” زیست بوم ” و ” ایران عزیز ” بیکران نگاه عمیق و صمیمی تو را به ”نیاز‌های انسانی” درون هر یک از ما اندکی غافل کند.

    من زمینه نوشته‌هایت را زرد زرد می‌بینم .
” نام بعضی نفرات،
روشنم می‌دارد،
قوتم می بخشد،
جرئتم می بخشد ...

محسن زوارزاده