چرا پس از ۶۰ سال، هنوز آلودگی و ترافیک در تهران یک بحران است؟!
۱⃣ اگر سرمقاله روزنامه اطلاعات را در بیست و ششمین روز از آبان ۱۳۳۶ بخوانید؛ شگفت زده می شوید! تو گویی که انگار نویسنده همین دیروز و پس از اعلام فرمان تعطیلی چندباره مدارس، چنین از رهبران شهری وقت تهران گله کرده که چرا فکری به حال #ترافیک و #آلودگی_هوا در تهران نمی کنید؟!
۲⃣ و البته در طول این ۶۰ سال خیلی فکر کردیم! نکردیم؟
دستور ساخت صدها کیلومتر بزرگراه و تونل و تقاطع غیرهمسطح و پارکینگ طبقاتی و بزرگراه های چند طبقه را ندادیم؟
فرمان #تراکم_فروشی صادر نکردیم؟
مصوبه #برج_باغ را اجرا نکرده و چندهزار هکتار از باغهای زیبای تهران را نابود نکردیم؟
اجازه ساخت صدها هزار خودرو و موتورسیکلت بی کیفیت را ندادیم؟
جامعه را به بهانه های مختلف از موهبت #پیاده_روی و #دوچرخه_سواری ایمن، محروم نساختیم؟
۳⃣ می بینید؟ ما یکی از ده شهر جهان هستیم از نظر حجم سرمایه گذاری برای ساخت و ساز و عملیات عمرانی در طول چند دهه اخیر؛ اما راست آن است که این هزینه کردها نه تنها به ارتقای کیفیت زندگی تهرانی ها و دیگر مردم ساکن در کلانشهرها کمک نکرد، بلکه غول ترافیک، آلودگی هوا، آلودگی صوتی و کم تحرکی را در ابعادی هیولاوار اجازه گسترش و رشد داد!
۴⃣ اینک چه باید بکنیم؟
بیش از دو سال است که مردم از رهبران شهری خود خسته و ناامید شده و خود برای درمانِ این درد بی درمان؛ پویشی به نام #سه_شنبه_های_بدون_خودرو را راه انداخته اند. آنها تاکنون این پرچم را در ۱۹۸ شهر ایران به اهتزاز درآورده اند. وقت آن است که شهردار جدید و فرهیخته تهران، جبران کند کم کاری شگفت انگیز پیشینیان خود را و برای تغییر مبلمان شهری از #خودرومحوری به #زیست_محوری و در چارچوب حمایت عملی از #اقتصاد_مقاومتی و ساده زیستی، انقلابی بزرگ را رهبری کند. مردم اگر ببینند که شهردار و مدیران ارشد شهرشان از دوچرخه، مترو و اتوبوس استفاده می کنند، مشتاقانه تر خودروهای شخصی خود را به کنار می نهند. شهری که در آن روسای سازمان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی اش و همه معاونان و مدیران ارشدش از خودروهای دولتی و تک سرنشین استفاده می کنند؛ هرگز نمی تواند انتظار داشته باشد تا شهروندانش شعارهای زیبای رهبران و مدیران ارشد حوزه شهری و محیط زیست را باور کرده و از تک سرنشین راندن دست بردارند. یادمان باشد که شهرهای تهران و اصفهان و تبریز و مشهد و کرج و … دیگر به بزرگراه و پل و بیشتر نیاز ندارند. آنها نیاز به شهردارانی دارند که بتوانند شهری بیافرینند که مردمش همچنان نوای سحرانگیز پرنده ها را در معابر عمومی شان بشنوند در حالیکه با لبخند از کنار یکدیگر عبور کرده و در مسیرهایی ایمن رکاب می زنند.
همین و تمام.
✅ خوانندگان عزیز می توانند تازه ترین تحلیلهای صاحب این قلم را در حوزه محیط زیست در #ستون_قلم_سبز #روزنامه_همشهری در چهارشنبه ها بخوانند:
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.