چرا نوروز را دوست دارم؟

 

 

 

 

در اتاق تنگ گَرد‌آلود من

اين همه بوي گل امشب از كجاست؟

اين نواها، اين ترنم‌هاي مهر

از كدامين چنگ خوش‌آوا رهاست؟

 

بهار را ... نوروز را ... عيد را تنها به يك دليل دوست مي‌دارم!

چكاوك‌ها از هميشه پرطنين‌تر مي‌خوانند ... گنجشك‌هاي شهر – كه اغلب اوقات در هياهوي آهن و سيمان و بوق صدايشان را هم نمي‌شنويم – گويي در گوشت فرياد مي‌زنند ... شكوفهها به سرعت برق و باد منظر ديدت را تغيير مي‌دهند و جوانه‌ها با شتابي حيرت‌انگيز رگه‌هايي از سبزي را به تن خاكستري و يخ‌زده‌ي زمين تزريق مي‌كنند ... و من چقدر اين نو شدن را دوست مي‌دارم و در افسونش شناور  مي‌مانم ...

 

ادامه نوشته

سوسک آبزی!

 

    فربد امامی از سوسک آبزی مي‌گويد؛ امّا چنان استادانه، ظريف و جذاب در آبزی دان مي‌نويسد كه مخاطب را مجبور مي‌سازد به احترام چنين نويسندگان هوشمندی در دنياي وبلاگستان كلاه از سر بردارد.

انتخاب برترین های سال 84

 

برای انتخاب برترین های رسانه ای سال ۸۴  - به ویژه در حوزه وبلاگ و وب سایت و نشریه - به هفت سنگ مراجعه کنید.

چهارشنبه‌سوري؛ از آنچه كه بود تا آنچه كه هست و آنچه كه بايد باشد!

 

    

     نكته‌اي كه سبب شد نام چهارشنبه‌سوري نيز، زينت‌بخش يكي از پست‌هاي مهار بيابان‌زايي شود، افسوسي است كه از مشاهده‌ي آيين‌هاي امروزي چهارشنبه‌سوري چند سالي است در ذهن و جانم ريشه دوانيده و هر سال بر غلظت اين آوخ تلخ و حسرت‌بار افزوده مي‌شود ... آیینی که هنوز هم می‌تواند نشانه‌ی شادی و پایکوبی و همبستگی و امید و طبیعت باوری ما ایرانیان باشد ...

ادامه نوشته

حرف آخر! - 8

 مراسم سمبليكي كه هواداران جبهه سبز ايران در لويزان برپا كردند - اعنماد ملي 

تراژدي منابع مشترك؛ كابوسي كه بيش از هر زمان ديگري عينيت يافته است!

      يك هفته‌ي ديگر از زندگي‌مان كه دست‌كم به حكم تقويم، نام منابع طبيعي بر پيشاني‌اش داشت نيز به پايان رسيد ... دوستان عزيزي كه به رغم همه‌ي مشكلات اين مجموعه گفتارها را تعقيب كردند، بايد بدانند كه سهل‌انگاري در پاسداري از مواهب طبيعي زيست‌بوم، مصداق بارز ناديده‌انگاشتن عدالت بين‌نسلي است؛ اتهامي كه چه بخواهيم و يا نخواهيم فرزندان‌مان دير يا زود بر ما وارد خواهند ساخت و پدران و مادران خويش را در آفرينش تراژدي منابع مشترك نخواهند بخشيد؛ چرا كه ممكن است با رويه‌اي كه اغلب ما پيش گرفته‌ايم؛ يعني سكوت و بي‌تفاوتي در برابر مخربان – آن هم در بهترين حالت – آن فرزندان معصوم در آینده ای محتوم! فقط بتوانند ياد منابع طبيعي را گرامي دارند و نه خود آن را ...

     و در آن هنگام از خود خواهند پرسید: گناه ما چه بوده که باید دارای چنین پدران و مادرانی اندیشه گریز می‌بودیم؟!

ادامه نوشته

پیامدهای تجاوز به حریم شکننده ی حوضه آبخیز سد لتیان!

 

زمين لغزش ميگون

نتيجه آغاز تعريض جاده ميگون - شمشک و تجاوز به حريم شکننده کوهستاني حوضه ی آبخیز لتيان

کانون دیده بانان زمین

در سوگ درختان دانشکده کرج!

 

 
 

چهار توصيه روحاني در برابر چهار رخداد غم‌انگيز ... - 7

 

برگرفته از روزنامه اعتماد ملي

    در هفته‌اي كه اينك رو به پايان است، چهار رهبر متنفذ مذهبي كشور سخنان مهمي در باره‌ي جايگاه محيط زيست و منابع طبيعي كشور ايراد كردند و در همان حال، رخدادهاي تأمل‌برانگيزي به وقوع پيوست كه نشان داد ...

ادامه نوشته

انتظاري كه از اقتصاد بوم‌شناختي می رود ... - 6

 

    در ششمين ويژه‌نامه‌ي تارنماي مهار بيابان‌زايي كه به بهانه‌ي ششمين روز از هفته‌ي منابع طبيعي آفريده شده است، كوشيده‌ام تا بر تفكيك دو دانش‌واژه‌ي اقتصاد بوم‌شناختي (اكولوژيك) از اقتصاد زيست‌محيطي تأكيد كرده و انتظاري كه از اقتصاد بوم‌شناختي مي‌رود را به اختصار شرح دهم؛ آموزه‌اي كه در صورت نهادينه شدن مباني آن در جامعه‌ي ما، نه‌تنها مي‌توان نفس راحتي كشيد؛ بلكه با اطمينان به فرزندان‌مان قول دهيم كه آنها نيز خواهند توانست از مواهب ناهمتاي سرزمين مادري به صورتي پايدار لذّت ببرند ...

ادامه نوشته

ناسازه هایی که آزارم می دهند!

 

      دوباره مجبورم ادامه‌ي انتشار سلسله نوشتارهايي كه به مناسبت هفته‌ي منابع طبيعي تدارك ديده بودم را به تعويق اندازم! چرا كه ناسازه‌هاي (پارادوكس) مشهود زيستگاهم مجدداً و به سختي مرا آزار مي‌دهد!! نقض حكم قصاص يكي از قاتلان شهيد ناصر پيروي ... حرف هاي حداد عادل - تحلیل روزنامه همشهري و دلجويي رئيس جمهور از خانواده ناصر پيروي بخشي از دلايل اين ناسازه هاي آزاردهنده است ...

ادامه نوشته

داشتن منابع طبيعي راه ثروتمند شدن نيست؟ - 5

 

         راست آن است که هنوز هم به رغم ورود به هزاره‌ي سوّم و به دوش کشيدنِ تجربياتی گرانبها از بايدها و نبايدهای يک زندگی پايدار، سالم و بانشاط، بسياری از نخبگان بر يک نقطه‌ي ضعف آشكارِ آدمی اتفاق نظر دارند؛ نقطه ضعفی که به قول پرزدکوئيار (1996)، دبيرکل اسبق سازمان ملل متحد، میتوان آن را چنين توصيف کرد: «در حالی که مي‌دانيم چگونه مي‌توان از چرم، كفش ساخت و از نيروي آب يا باد، كارمايه گرفت و چگونه مي‌توان اعماق فضا را شكافت و از كارمايه‌هاي خطرناک و مهيبِ فلزاتي سنگين در اعماق اقيانوسها بهره برد؛ امّا هنوز نمی‌دانيم که چگونه بايد خدمات اجتماعي، غذاي كافي و پاره‌اي از روابط نهادي را دقيقاً به زندگي مشترك درازمدّت، سالم، بارآور، خلاّق و رضايت‌بخش مبدل كرد.»

ادامه نوشته

ريشه‌ي نگاه ابزاري آدمي به طبيعت از كجا آمده است؟ - 4

 

حسابداري سبز؛ حلقه‌ي مفقوده‌اي كه بايد يافته شود!

چهارمين بخش از مجموعه گفتارهايي را كه به بهانه‌ي هفته‌ي منابع طبيعي قلمي كرده‌ام، به كنكاش اين پرسش اختصاص دارد كه ريشه‌هاي فرهنگي و تاريخي نگاه ابزاري و سلطه‌مآب به محيط‌زيست و مواهب طبيعي از كجا آمده است؟

ادامه نوشته

گزارشي از حضور عالي ‌ترين مقام جمهور در مؤسسه ما


  دكتر احمدي نژاد، صبح امروز و پس از كاشت يك نهال زيتون در مراسم روز درختكاري كه در محوطه ي باغ ملّي گياه شناسي برگزار شد، شركت كردند. وي پيش از سخنراني، به جمعي از برگزيدگان و فعالان عرصه هاي منابع طبيعي جوايزي اهدا كرد كه از همه بيشتر، تقدير ايشان از خانواده ي روانشاد ناصر پیروی، جنگلبان عزيزي كه جان خود را در راه حراست از محيط زيست ارزشمندمان هديه كرد و  ...

ادامه نوشته

خبر فوري؛ شهرداري عقب نشست!

 

      لحظاتي پيش با مهندس كولاني مديركل منابع طبيعي استان تهران گفتگو مي كردم تا از او به دليل موضع‌گيري شجاعانه اش سپاسگزاري كنم. ايشان خبر دادند كه سرانجام شب گذشته توانسته اند حكم قطعي توقف عمليات شهرداري تهران را بگيرند و دادگاه نه تنها به نفع حفظ جنگل لويزان رأي داده، بلكه اينك شهرداري بايد جوابگوي خطاي آشكار خود باشد. گفتم: ميتوانم اين خبر را منتشر كنم، گفت: خيالت راحت باشد، ما پيروز شديم.

      به همه عاشقان طبيعت اين پيروزي را تبريك مي گويم... خیلی خوشحالم ...

تفاوت «آب را گل نكنيم» در اين سو و آن سوي آب! - 3

 

چگونه «تربُري» از دشنام به شغل بدل شد؟!

شايد برخي از خوانندگان عزيز اين تارنما از مخالفت‌ها و انتقادهايي كه همزمان با سرودن شعر مشهور «آب را گل نكنيم»  از سهراب سپهري عزيز صورت گرفت، آگاه باشند؟

ادامه نوشته

آیا کاشت نمادین نهال، تنها راه پاسداشت روز درختکاری است؟! - 2

 

     در بحث پاسداري از منابع طبيعي كشور و مهار جريان‌هاي كاهنده‌ي كارايي سرزمين، واقعيتي وجود دارد و آن مشاهده‌ي اُفت كيفي و كمي اندوخته­هاي طبيعي زادبوم است؛ امّا حقيقتي كه عموماً ناديده گرفته مي‌شود، رابطه‌اي است خطي و مستقيم كه به نظر مي‌رسد، بين بي‌تفاوتي يا مهاجرت اندوخته‌هاي انساني و تشديد جريان‌هاي پس‌رفت يا همان بيابان‌زايي وجود دارد.

ادامه نوشته

به بهانه هفته منابع طبیعی و روز درختکاری - 1

    

      دوباره هفته‌ي منابع طبيعي و روز درختكاري از راه رسيد ... امسال هم در سخنگاه‌هاي (تريبون‌) متعدد و متفاوتي از زبان اغلب مسئولين و رهبران مذهبي، كشوري و لشكري خواهيم شنيد و خواند و ديد كه درخت‌كاري چه چيز خوبي است و ...

ادامه نوشته

عبرت‌هاي لويزان!

 

رخداد حيرت‌انگيز قرباني كردن صدها اصله از درختان پارك جنگلي لويزان به بهانه‌ي توسعه‌ي شهري، بي‌گمان يكي از غم‌انگيزترين خبرهايي بود كه هر دوست‌دار محيط زيست رنجور اين بوم و بر مي‌توانست، بشنود. امّا اين فقط يكي از غم‌انگيزترين خبرها است كه به دليل وقوع آن در پايتخت كشور، جايي كه بيشترين پوشش خبري و چشمان رسانه‌اي وجود دارد، توانست چنين مطرح شود؛ وگرنه خبرها و فاجعه‌هايي به مراتب غمبارتر از اين رويداد محلي در جاي جاي اين كهن بوم و بر رنج ديده، رخداده و مي‌دهد كه حتا شانس ديده شدن نيز پيدا نمي‌كنند!

ادامه نوشته

حاشیه های همایش آینده جنگل های ایران - 2

 

برخی از دانشجویان شرکت کننده در همایش به نشانه اعتراض به عملکرد نابخردانه شهرداری تهران در تجاوز به حریم پارک جنگلی لویزان با بازوبندهای مشکی رنگ تردد می کردند...

ادامه نوشته

انعکاس اعتراضات دانشجویی نسبت به تهاجم شهرداری تهران به پارک جنگلی لویزان

 

      ضمن اينكه توجه شما دوستان را به تصاويري كه نگارنده در عصر ديروز از محل كشتارگاه سبز پارك جنگلي لويزان گرفته، جلب مي‌كنم؛ خوشحالم كه بخشي از اعتراضات دانشجويي نسبت به اين عمل خودسرانه‌ي شهرداري تهران در خبرگزاری مهر منعكس شده است.

ادامه نوشته

تصوير آخرين حكم قضايي مبني بر توقف عمليات شهرداري تهران در لويزان

 ديروز - حدود ساعت ۵ بعدازظهر - مامورين منابع طبيعي استان تهران موفق به كسب اين حكم شدند، اما وقتي از آنها پرسيدم كه چرا حكم را به مأمورين شهرداري و نيروي انتظامي مستقر در محل نشان نمي‌دهيد؟ گفتند:

ادامه نوشته

محکومیت قاطعانه سومین شبیخون شهرداری تهران به پارک جنگلی لویزان از سوی محافل دانشگاهی

      بعداز ظهر دیروز انجمن جنگلبانی ایران در بیانیه‌ای بسيار شدیدالحن، آنچه که آن را «تهاجم همه جانبه‌ي شهرداری تهران» نامید، قاطعانه محکوم کرد و براي نخستين بار، از رؤسای جمهور و قوه‌ي قضائیه خواست تا نه تنها براي ممانعت از اين اقدام خودسرانه راساْ دخالت کرده، بلكه دستور بازسازي عرصه‌هاي تخريب شده را نيز صادر كنند.
      

ادامه نوشته

آخرین حکم دادستانی! آیا لویزان نجات می یابد؟!!

 

تا ساعتی پیش به همراه برخی دیگر از تشکل های طرفدار محیط زیست در محل حضور داشتم و توانستم تازه ترین حکم دادستانی مبنی بر توقف عملیات شهرداری را ببینم ... خبرهای تکمیلی را به محض رسیدن به منزل منتشر خواهم کرد.

فعلاْ اینجا را ببینید.

600 اصله درخت دیگر شب گذشته در لویزان اعدام شد!!

 

خبرهای تکمیلی را تا ساعاتی دیگر منتشر خواهم ساخت ...

شمار امضاها رو به افزایش است!

    همان طور كه مي بينيد شمار افرادي كه طومار موجود در محل همايش ملي آينده جنگل‌هاي ايران (دانشكده منابع طبيعي دانشگاه تهران – كرج) را به نشانه‌ي اعتراض به اقدام شهرداري تهران امضا كرده‌اند چنان افزايش يافته كه ديگر جاي خالي براي امضاهاي جديد به دشواري يافت مي‌شود. همچنين تعداد افرادي كه لينك اعتراض را در طول 4 روز گذشته امضا كرده اند به 258 نفر رسيده است. 
    

ادامه نوشته

همايش ملي آينده جنگل هاي ايران شروع شد!

 

    همه‌ي آناني كه ديروز در نخستين همايش ملّي آينده جنگل‌هاي ايران شركت كرده بودند، با مشاهده‌ي اين طومار و اين اعلان و انبوهي از دستنوشته‌هاي ديواركوب ديگر شاهد برگ زرين ديگري از بيداري، مقاومت و سماجت طرفداران محيط زيست ايران عزيز بودند.

ادامه نوشته

چيزهايي كه شهردار پايتخت هنوز نمي‌داند!

          

 

من، با كدام دل به تماشا نشسته‌ام

آسوده، مرگ آب و هوا و نبات را

مرگ حيات را؟!

... در انهدام جنگل

در انقراض دريا

من، با كدام مايه‌ي صبوري،

فرياد برنداشته‌ام: ... آي! .


سروده‌ي زنهاردهنده‌ي روان‌شاد مشيري عزيز، بيش از 10 سال پيش، يعني در پاييز سال 1374 در پيشاني نامه‌اي قرار گرفت كه خطابش شهردار وقت تهران، غلامحسين كرباسچي بود! در آن نامه نگارنده ضمن اعتراض به قطع 800 اصله درخت 30 ساله‌ي اقاقيا در پارك جنگلي نصر (گيشا)، آن هم به بهانه‌ي ساختن بلندترين برج خاورميانه[1]، به ايشان نتايج پژوهش‌هايي را يادآور شدم كه در سال 1994 ميلادي و توسط يك استاد دانشگاه كلكته به انجام رسيده بود؛ تحقيقاتي كه نشان مي‌داد، ارزش اقتصادي هر درخت 50 ساله، بدون در نظر گرفتن بهاي چوب و احياناً ميوه‌ي آن، بالغ بر 196 هزار دلار است[2]. به سخني ديگر، ارزش توده‌ي جنگلي تخريب شده در آن زمان – فارغ از هزينه‌هاي مربوط به نگهداري آنها - به حدود يكصد ميليون دلار (94204800) بالغ مي‌شد. شايد اگر آن روز نيز چون امروز، چنين حمايت تحسين برانگيزي از طبيعت شده بود، كرباسچي آن روز نيز، چون قاليباف امروز مجبور مي‌شد بزرگترين تيتر روزنامه‌ي شهرداري پايتخت را به پايبندي حوزه‌ي متبوع خويش نسبت به توسعه‌ي فضاي سبز اختصاص دهد. اما شوربختانه، آن زمان كسي چون امروز ملاحظات زيست‌محيطي را جدي نمي‌گرفت و مسئولين به راحتي آن را به استهزاء مي‌گرفتند. افسوس! شايد اگر شهردار مقتدر ديروز تصميم ديگري مي‌گرفت، شهردار امروز نيز در اين بزرگترين چالش مديريتي خود گرفتار نمي‌شد و هزاران درخت مظلوم خرگوش دره، كن، لويزان و ... نيز همچنان ريه‌هاي شهر را پالايش مي‌كردند.

ادامه نوشته