در قم رودخانه را جاده ميكنند و در جده، جادهها را رودخانه!
ماجراي سيل اخير در عربستان سعودي و تصاويري كه از شهر جده به سراسر جهان مخابره شد، به نظرم خيلي آشنا بود! نبود؟
كافي است نگاهي به خودروهايي بياندازيد كه از سر و كول هم بالا رفتهاند، چه در جده و چه در قم، تا دريابيد كه آسمان جده و قم ظاهراً يك رنگ است!
منتها يك تفاوت وجود دارد؛ در سيل قم كه آيندگان از آن با عنوان احمقانهترين سيل جهان نام خواهند برد! سيل در بلواري جاري شد كه سابقاً نامش رودخانه قم رود بوده است! اما در جده، سيل در رودخانههاي خروشاني ظاهر شد كه سابقاً نامش بلوار و آزادراه و خيابان بوده است! نبوده است؟
نكته!
سيل مصيبتبار و فاجعه آفرين عربستان كه بيش از يكصد كشته تاكنون برجاي نهاده است، بار ديگر نشان داد كه صرفاً با سلاح پول و سختافزار نميتوان به هماوردي با طبيعت رفته و انتظار ساخت سكونتگاههايي مدرن و پايدار را داشت. نرمافزار و خردمندي و بهرهگيري از دانش آبخيزداري شهري هم لازم است! نيست؟
ميماند يك لقب!
لقبی که براي سيل عربستان، باید انتخاب کرد! آیا کسی هست که مرا یاری دهد؟!
مؤخره:
اخيراً كه از شهر قم ميگذشتم، ديدم همچنان در بر همان پاشنه ميچرخد! باور نميكنيد؟ خودتان تصاوير جديد از رودخانه (سابق) قم را ببينيد!
یعنی واقعاً در شهری که به راحتی میتوان منازل مسکونی چند میلیارد تومانی یافت، نمیتوان چند پارکینگ طبقاتی احداث کرد و یا معبرهایی مطمئن را برای تردد طراحی نمود؟!





به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.