خلیج مکزیکو: فاجعهی سیاهی که میتواند دورنمای روشنی بیافریند!
افتضاح مصیبتباری که در اثر یک انفجار مرگبار در عملیات اکتشاف چاه نفت واقع در خلیج مکزیکو در بیش از 40 روز پیش به وقوع پیوست، بار دیگر جهانیان را متوجه عقوبت ویرانگر رشد اقتصادی به هر قیمتی کرد. این که بشر از این قدرت تخریبی برخوردار شده است که حتا اگر نخواهد به عمد زمین را نابود سازد، به سهو این کار را انجام دهد!
فاجعههایی چون بوپال در هند،
چرنوبیل در اکراین و انتشار بزرگترین لکهی نفتی جهان در خلیج مکزیک، نشان
میدهد که تا چه اندازه کیفیت زندگی در کرهی زمین شکننده و آسیبپذیر شده
و از آن نگرانکنندهتر آن که، تا چه میزان توانایی بشر برای مهار
بحرانهای پیش آمده اندک و ناکافی است.
دقت کنیم که فاجعهی خلیج مکزیک نه مانند بوپال در یک کشور توسعه نیافته مانند هند رخ داده و نه مانند چرنوبیل، اسیر خودکامگیهای بلوک شرق و ناتواناییهای آن زمان ایشان بوده است.
به دیگر سخن، یکی از کارآمدترین و ثروتمندترین کارتلهای نفتی به نام بریتیش پترولیوم، مسبب این ماجرا بوده، آن هم در کنار دست بزرگترین و قدرتمندترین و ثروتمندترین کشور جهان به نام ایالات متحده آمریکا. کشوری که دارای بیشترین دانش و تجربه لازم برای مقابله با چنین فجایعی است!
با این وجود، پیشبینیها حکایت از آن دارد که شاید برای مهار کامل این بحران و کنترل آتش و مواد نفتی، 2 ماه دیگر زمان لازم باشد و بدتر از همه آن که ممکن است پاکسازی کامل اثرات ویرانگر این ماجرا عملاً امکانپذیر نباشد؛ رخدادی که تا همین امروز هم دهها میلیارد دلار خسارت به بار آورد؛ صدها هزار نفر را با تنش اجتماعی مواجه کرد و اثری ژرف و جبران ناپذیر بر حیات گیاهی و جانوری منطقه بر جای نهاد .
به نحوی که شاید برای
نخستین بار شاهد آن هستیم که فرماندار جمهوریخواه کالیفرنیا هم حرفی را
تکرار میکند که رییس جمهور دموکرات آمریکا.دقت کنیم که فاجعهی خلیج مکزیک نه مانند بوپال در یک کشور توسعه نیافته مانند هند رخ داده و نه مانند چرنوبیل، اسیر خودکامگیهای بلوک شرق و ناتواناییهای آن زمان ایشان بوده است.
به دیگر سخن، یکی از کارآمدترین و ثروتمندترین کارتلهای نفتی به نام بریتیش پترولیوم، مسبب این ماجرا بوده، آن هم در کنار دست بزرگترین و قدرتمندترین و ثروتمندترین کشور جهان به نام ایالات متحده آمریکا. کشوری که دارای بیشترین دانش و تجربه لازم برای مقابله با چنین فجایعی است!
با این وجود، پیشبینیها حکایت از آن دارد که شاید برای مهار کامل این بحران و کنترل آتش و مواد نفتی، 2 ماه دیگر زمان لازم باشد و بدتر از همه آن که ممکن است پاکسازی کامل اثرات ویرانگر این ماجرا عملاً امکانپذیر نباشد؛ رخدادی که تا همین امروز هم دهها میلیارد دلار خسارت به بار آورد؛ صدها هزار نفر را با تنش اجتماعی مواجه کرد و اثری ژرف و جبران ناپذیر بر حیات گیاهی و جانوری منطقه بر جای نهاد .
هفتهی گذشته آرنولد شواردزینگر – فرماندار کالیفرنیا – به صراحت گفت: «ما آن توسعه و ثروتی را که بخواهد با نابودی محیط زیست کشورمان به دست بیاید، نمیخواهیم ... و به همین دلیل است که از این پس از عملیات حفاری نفت در سواحلمان حمایت نمیکنم .»
امّا مهمترین سخن را بیشک باراک اوباما – پنج شنبه گذشته – 13 خرداد ماه – در پیتزبورگ بر زبان جاری کرد و خطاب به آمریکاییها گفت: «بدون یک تغییر اساسی در سیاست انرژیمان، وابستگی ما به نفت به این معنا است که ما هر ماه میلیاردها دلار از ثروت سخت به کف آوردهمان را به سایر کشورها میفرستیم. کشورهایی که بعضاً در مناطق خطرناک یا بیثبات قرار دارند. به بیان دیگر، تداوم وابستگی ما به سوختهای فسیلی امنیت ملّی ما را به مخاطره میاندازد. جهان را نابود میکند و اقتصاد و محیط زیست ما را در مقابل خطری بزرگ قرار میدهد. برای ملت ما زمان آن فرا رسیده است که یک بار و برای همیشه با تمام وجود به استقبال آیندهای بر اساس انرژیهای پاک برود .»
و این میتواند آن دورنمای امیدبخش و سپیدی باشد که از پس
فاجعهی سیاه خلیج مکزیکو قابل مشاهده است.
امید که برنامهریزان و تصمیمسازان ایرانی نیز در رویکردهای درازمدت خویش، این آموزه را مدنظر قرار داده و بکوشند تا مزیتهای کم نظیر ایرانزمین را در حوزهی انرژیهای نو، به ویژه خورشید و باد، بالفعل سازند.
فقط کافی است تا تجسم کنیم که اتلاق واژهی "فاجعه" در یک نیروگاه خورشیدی تا چه اندازه میتواند مضحک باشد! آن گاه شاید بیشتر درک کنیم که حرکت به سمت استحصال انرژیهای نو چقدر میتواند ضریب امنیت زمینیان را افزایش دهد.
باشد که جهانیان دست در دست یکدیگر بتوانند این چالش و تهدید خطرناک و کاهندهی جان را به مزیتی استثنایی و افزایندهی جان بدل سازند.
مؤخره:
با سپاس از بهروز عزیز.
امید که برنامهریزان و تصمیمسازان ایرانی نیز در رویکردهای درازمدت خویش، این آموزه را مدنظر قرار داده و بکوشند تا مزیتهای کم نظیر ایرانزمین را در حوزهی انرژیهای نو، به ویژه خورشید و باد، بالفعل سازند.
فقط کافی است تا تجسم کنیم که اتلاق واژهی "فاجعه" در یک نیروگاه خورشیدی تا چه اندازه میتواند مضحک باشد! آن گاه شاید بیشتر درک کنیم که حرکت به سمت استحصال انرژیهای نو چقدر میتواند ضریب امنیت زمینیان را افزایش دهد.
باشد که جهانیان دست در دست یکدیگر بتوانند این چالش و تهدید خطرناک و کاهندهی جان را به مزیتی استثنایی و افزایندهی جان بدل سازند.
مؤخره:
با سپاس از بهروز عزیز.
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۹ ساعت 0:26 توسط محمد درویش

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.