اقدام شرمآور وزارت نيرو در حریم آرامگاه شاعر حماسهسراي وطن!
تعجب نكنيد؛ اين خبر كاملاً در راستاي بيابانزايي است! مگر نه اين است كه بيابانزايي را كاهش كارايي سرزمين ترجمه ميكنيم؟ پس وزير محترم نيرو، آقاي سيد پرويز فتاح! بدان و آگاه باش كه مجموعهي تحت امرت با احداث دكل برق در حريم شهر توس، دقيقاً در همين راستا اقدام كرد و عملاً شانس جهاني شدن شهر تاريخي فرهنگي توس را از ايرانيان گرفت و استعداد توس را در جلب گردشگر به شدت به مخاطره انداخت.
اين در حالي است كه ميبينيم، همسايهي ترك ما، چگونه در شهر قونيه به شهرت مولانا ميافزايد و از هر تمهيد و ترفندي (از چاپ بروشور گرفته تا تيشرت و ليوان و ساخت مجسمه و انتشار تمبر و ...) براي افزايش درآمد صنعت گردشگري خود استفاده ميكند. به نحوي كه درآمد شهر قونيه ميرود تا از مجموع درآمد صنعت گردشگري كشور فزوني گيرد! حتا تركها كوشيدند تا مقامات يونسكو را قانع كنند، نهتنها سال 2007 را به نام مولانا بنامند «year of rumi»، بلكه مركزيت مراسم بزرگداشت اين شاعر ايراني را نيز به قونيه منتقل سازند! جالب آنكه در تارنماي يونسكو هم از كشورهاي افغانستان، مصر و تركيه در اين خصوص ياد شده، اما اشارهاي به نام ايران نشده است!!
و اصلاً چرا بشود؟ وقتي كه ما آن بلا را بر سر مجموعهي تاريخي و يگانهي پاسارگاد و تنگهي بلاغي يا تپههاي تاريخي بوكان و ... ميآوريم، آن هم به بهانهي احداث سدهايي كه از اساس داراي جانمايي اشتباه بودهاند؛ وقتي مشهورترين ميدان جهان را (نقش جهان) به بهانهي ساخت برج جهاننما در معرض خروج از سياههي آثار ثبت شدهي يونسكو قرار ميدهيم؛ وقتي به راحتي از ضرورت احداث خط آهن در مجاورت نقش رستم و تخت جمشيد سخن ميگوييم؛ وقتي به سادگي مجوز تخريب بخشهايي از ارزشمندترين زيستگاههاي حفاظتشدهي كشور را (پارك ملّي خجير، پارك ملّي گلستان، منطقهي حفاظت شدهي دنا، جنگل ابر شاهرود، پارك ملّي كوير، اندوختگاه زيست سپهر درياچهي ارژن و ...) به بهانهي تعريض جاده، رزمايشهاي دورهاي ، عبور لولهي گاز و ... صادر ميكنيم و وقتي ... نبايد از چنين اقداماتي تعجب كرد.
با اين وجود، باور كنيد اين حركتها واقعاً خجالتبار و شرمآور است ... حتا اگر ادعاي صدور فرهنگ هم داريم، بايد قدر شعراي بزرگي چون فردوسي را بيشتر بدانيم و اين چنين مغولوار با اين ميراثهاي ادبي و فرهنگي بوم و بر ارزشمندمان برخورد نكنيم.
راستي! به قول آن حكيم فرزانهي توس، چرا از گردش روزگار نميترسيم؟!
بپرسيدم از هر کسي بيشمار بترسيم از گردش روزگار
مگر خود درنگم نباشد بسي ببايد سپردن به ديگر کسي
و ديگر که گنجم وفادار نيست همان رنج را کس خريدار نيست
زمانه سراي پر از جنگ بود بجويندگان بر جهان تنگ بود
این هم نشانی وبلاگی که اختصاصاْ به همین منظور ساخته شده است. با تشکر از ایدا گرامی
آنها که تاکنون همراهی کردهاند:
ابراهیم اقبالی ؛ فرداد دولتشاهی ؛ ارمغان مقدس ؛ راوي
پروانه اسماعيلزاده ؛ محمدرضا نوروزي ؛ شهروند ؛ هومن روانبخش
ایدا ادینه ؛ عمار رفیعی امام ؛ کوچه بی دار و درخت ؛ رزا بداغی
عالیه اشتری ؛ فرزانگان ۷۳ ؛ مهندسی علوم خاک ؛ حميد بي تقصير ؛
لنیوم ؛ وحیدرضا مصوری ؛ خبرخوان دو در دو ؛ کام . پخمه ؛
خاطراتچی ؛ بلاگ نیوز ؛ سعید سعیدی ؛ دکتر یوسف قریب ؛
کامیار مقدسی ؛ روزنامه قدس ؛ مهدی میرزایی ؛ یک خبرنگار ؛
همشهری آنلاین ؛ اخبار ایران ؛ خبرگزاری حیات ؛ علی میرزابیگی ؛
حمید لواسانی ؛ ایسنا ؛ جواد حاتمی ؛ تلاطم ؛ صبحانه ؛
دماسنج ؛ آژانس خبری کوروش؛ مجید فنایی ؛ ستاره و سیاره ؛
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.