آيا كلاردشت 1387 را ديدهايد؟!
همكاران عزيزم، آقايان دكتر احمد رحماني و مهندس هاشم كنشلو، از پژوهشگران بخش تحقيقات جنگل مؤسسه متبوع، هفتهي گذشته بازديدي از منطقهي عمومي كلاردشت داشتند، عرصهاي كه قرار بوده بهشت ايران باشد؛ امّا به شهادت دو تصويري كه ملاحظه ميكنيد، ميرود تا به پهنهاي دوزخي بدل شود كه ديگر نه هويت كوهستاني و جنگلي خود را دارد و نه حتا ميتوان از آن انتظار كاركردي بياباني، با چشماندازهاي جذاب اين بومسازگان گرم و خشك را داشت.
به هر حال، همان طور كه پيشتر هم يادآوري كرده بودم، نمونهي كلاردشت، شاهد گويايي است كه نشان ميدهد: سؤ مديريت و انكار توانمنديهاي سرزمين در چيدمان توسعه تا چه اندازه ميتواند مخرب و بنيانكن باشد، حتا اگر اين نابخردي انساني در بومسازگان توانمندي چون كلاردشت رخ داده باشد.
و اين درست همان سرنوشت شومي است كه با ديدن تابلوهاي رنگارنگ و غولپيكر
تبليغاتي بر در و ديوار شهر، انتظار كجور، كندلوس، جواهرده و ديگر زونهاي اقماري
هيركاني را ميكشد.
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۷ ساعت 18:42 توسط محمد درویش


به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.