وقتي كه در سكوت ما، زيباترين درختان وطن ذغال ميشوند!

محمّد طيبي عزيز، بار ديگر مهار بيابانزايي را مخاطب قرار داده و در ادامهي گزارش پيشينش - كه بازخورد نسبتاً شايستهاي هم داشت - تصاويري تأثربرانگيز از روند مرگ تدريجي يكي از زيباترين جنگلهاي استان فارس به نام «مُلِهگاله» را در اثر تبديل غيرقانوني درختان به ذغال برايم ارسال كرده است.

جنگل زيبايي كه علاوه بر بلوط (Quercus brantii) ، گونههاي ارزشمند ديگري چون افرا، ارژن، بنه و تنگرس هم در آن وجود دارد.

پرسش اصلي اين است كه چه عواملي سبب شده تا مردم محلي خود كمر به قتل و سوزاندن درختان بربندند؟ و آيا استفاده از قوهي قهريه و گارد جنگل ميتواند به تنهايي تضمينكنندهي بقاي رويشگاه جنگلي مله گاله باشد؟
یادمان باشد:
"طبيعت با آغوشی باز و دستانی گرم، همواره از ما استقبال کرده و می خواهد که از زيبايی اش لذت بريم. چرا انسان بايد آنچه در طبيعت ساخته شده است را از بين برد؟"
جبران خلیل جبران
درج نظر


به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.